داستان خودکشی موسس ویکتوریا سکرت چه بود؟

رودریکا,فروشگاه اینترنتی,ویکتوریا سیکرت

موسس ویکتوریا سکرت و داستان خودکشی اش
در اواسط دهه هفتاد میلادی مردی به نام Roy Raymond وارد یک فروشگاه شد تا برای زنش یک سری لباس زیر بخره. کل شرایط محیط اونجا باعث شد که اصلا احساس راحتی نداشته باشه.

رودریکا,فروشگاه اینترنتی

ریموند موسس ویکتوریا سیکرت

همه آن چیزی که پیدا کرده بود یک سری لباس خواب گلدار بود. نیاز به توضیح نیست که فروشنده زنی هم که به کمکش اومده بود به دید یک منحرف بهش نگاه می کرد. گرچه این ماجراجویی در بخش لباس زیر زنونه در کل بی نتیجه نبود.

در حقیقت این الهام دهنده ایده یکی از بزرگ ترین و معروف ترین برندهای دنیا بود ؛ویکتوریا سکرت؛

رودریکا,فروشگاه اینترنتی,ویکتوریا سیکرت

فروشگاه ویکتوریا سیکرت

ویکتوریا سکرت

بعد از بازدید فاجعه باری که از فروشگاه داشت ، ریموند غوغا کرد. او با دوستهای مردی که داشت صحبت کرد و به این حقیقت رسید که توی بازار لباس زیر زنانه یک حفره خیلی بزرگ وجود دارد.

هیچ جایی نیست که یک مرد بتونه به راحتی برای زنش لباس زیر بخره و احساس منحرف بودن هم به بقیه دست نده. ریموند میخواست این رو تغییر ایجاد کنه.

ایده اون به این صورت بود که یک فروشگاه شیک لباس زیر زنونه راه بندازه که مردها بتونند توش به راحتی خرید کنند. به نظرش بهترین زمان برای این کار بود.

توی دهه های ۵۰ و ۶۰ لباس زیر زنونه برای سکسی بودن طراحی نمی شد و تنها چیزی که مهم بود راحتی ، کاربرد و دوام آنها بود Sensual Lingerie ها هنوز جا نیفتاده بود.

ریموند وقتی اولین فروشگاه ویکتوریا سکرت رو در سال ۱۹۷۷ تاسیس کرد این شرایط را کاملا عوض کرد.

اون اسم ویکتوریا رو انتخاب کرد چون میخواست نزاکت و احترام دوره ویکتوریا رو بیرون بکشه. جور دیگه بگیم اسرار ویکتوریا در زیر پنهان شده است.

ایده ریموند انقلابی بود. اون ۴۰ هزار دلار وام گرفت. ۴۰ هزار دلار هم از اقوام قرض کرد. ویکتوریا سکرت سال اول ۵۰۰ هزار دلار سود داشت.

موفقیت در تجارت همش درباره این هست که یک سوراخ توی بازار پیدا کنی و با قدرت بهش حمله کنی. روی ریموند تونست یک امپراطوری کوچک تاسیس کنه چون این رو فهمیده بود.

در سال ۱۹۸۲ ویکتوریا سکرت بیش از ۴ میلیون دلار در آمد داشت. در همون دوران نزدیک به ورشکستگی بود. یک چیزی گم شده بود اما ریموند نمیتونست پیداش کنه.

در همین زمان مردی به اسم Leslie Wexner برای اولین بار وارد یکی از فروشگاه های ویکتوریا سکرت شد. او خودش یک تاجر بود. به سرعت متوجه مشکل ریموند در تجارت تازه تاسیسش شد.

رودریکا,فروشگاه اینترنتی

لیزلی وکسنر

به طور ساده ، تجارت ریموند تنها برای مردها بنا شده بود و اصلا میان زن ها موفق نبوده. هم فروشگاه ها هم کاتالوگ ها برای مشتری های مرد طراحی شده بود.

درسته که ویکتوریا سکرت در حقیقت برای مرد ها تاسیس شده بود. اما ریموند این نکته رو متوجه نبود که در بلندمدت این موضوع چقدر تجارت اش رو محدود خواهد کرد.

 

او (وکسنر) متوجه شد خانمها توی فروشگاه های ویکتوریا سکرت همونقدر معذب هستند که ریموند در فروشگاه های زنونه معذب بود.

 

به زبان دیگر ریموند ایده خوبی داشت اما نمی دونست چگونه اون رو توسعه بده. اون قادر نبود که فراتر از محدودیت های نگاه خودش به قضیه نگاه کنه و ببینه که مصرف کنندگان دنبال چه چیزی هستند.

در نهایت وکسنر پتانسیل ویکتوریا سکرت رو دید و تجارت رو از ریموند به قیمت ۱ میلیون دلار در سال ۱۹۸۲ خرید.  اون ایده کلی ریموند رو گرفت و یک امپراطوری وسیع ساخت. ساخت تجارتی که هم زن ها و هم مرد ها عاشق اون هستند.

اون به طور کلی کاتالوگ ها رو عوض کرد. مدل های فوق العاده ای رو استخدام کرد. به طور همزمان فروشگاه ها را مدرن کرد. ذاتا شرایطی رو درست که مردها عاشق نگاه کردن به کاتالوگ ها بودند و زن ها عاشق خرید کردن از مغازه ها.

در سال ۱۹۹۵ ویکتوریا سکرت ۱٫۹ بیلیون دلار می ارزید و ۶۷۰ فروشگاه داشت. در حال حاضر این کمپانی ۷ بیلیون دلار ارزش دارد.

پایان تراژدیک داستان  روی ریموند

بعد از این که ریموند ویکتوریا سکرت را فروخت یک خرده فروشی دیگر برای بچه های خردسال رو شروع کرد که در سال ۱۹۸۶ ورشکست شد. در همون سال او از همسرش جدا شد و دچار درگیری روحی گشت.

نهایتا در سال ۱۹۹۳ با پریدن از روی پل معروف گلدن گیت در سن فرانسیسکو آمریکا خودکشی کرد.

گلدن گیت

هوش روی ریموند تونست نیاز به راحت کردن پروسه خرید لباس زیر رو تشخیص بده. اما داستان اش نشون داد که میشه چه موقعیت طلایی رو کشف کرد و به راحتی از دست داد.

به زبان دیگر ، از ایده های خوبتون وقتی شرایط سخت میشه دست نکشید. به خصوص اگر موفقیت رو باهاش تجربه کردید. در طبیعت و تجارت ، انطباق راز بقا است.

این واقعا ناراحت کننده است که داستان ریموند با خودکشی پایان یافت. ما واقعا نمیتونیم بفهمیم چه علتی بهش این انگیزه رو داد. اما عادلانه است که بگیم او افسوس موفقیت های ویکتوریا سکرت و همچنین شکست در ازدواج اش رو میخورد. شکست در عشق و پول میتونه مردم رو به لبه باریک پلنزدیک کنه.

در پایان یادمون باشه پول خوشبختی نمیاره اما دست کشیدن از آرزوهاتون میتونه کشنده باشه.

خیلی وقتها خیلی آسون تر هست که شکست رو قبول کنیم و ازش بگذریم. تا اینکه با افسوس زندگی کنیم.
امیدوارم از خوندن این مطلب لذت برده باشید.
نظرات زیباتون رو برای ما ارسال کنید
دیدگاه ها 0

درباره این مطلب دیدگاهی ارسال کنید

X